اندیشه ای که در زمان جاری ماند، ویسنی یک، میرهولد و یک درد مشترک

به گزارش فیس راز، به گزارش خبرنگاران، نمایش ریچارد سوم اجرا نمی گردد به دراماتورژی و کارگردانی روح الله جعفری این روزها در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است. این اثر نمایشی نوشته ماتئی ویسنی یک نمایشنامه نویس رومانیایی الاصل فرانسوی است که نگاهی آزاد به روزهای پایانی زندگی وسوالد مِیرهولد یکی از بزرگ ترین کارگردانان اهل اتحاد جماهیر شوروی در سال 1940 دارد؛ مردی که در سال های روی کار آمدن استالین و رژیم کمونیست شوروی فعالیت می کرد و با وجودی که خودش در ابتدا عضو این حزب اما در نهایت به وسیله کومونیست ها کشته شد.

اندیشه ای که در زمان جاری ماند، ویسنی یک، میرهولد و یک درد مشترک

میرهولد را پدر تئاتر بیومکانیک می نامند. این نظریه شکلی از پرورش بازیگر است که هدفش به وجود آوردن بازیگرانی است که هم ورزشکار هم آکروبات باز و هم ماشین هایی متحرک هستند. میرهولد به عنوان مبتکر این سبک از بازیگرانش حرکت می خواست نه احساس و عاطفه. او سردمدار تئاتر آوانگارد و از شاگردان استانیسلاوسکی بود اما بعد از مدتی راهش را از او جدا کرد و به آموزش و اجرای ایده های مبتکرانه و فرمالیستی اش پرداخت.

میرهولد در برابر تئاتر ناتورالیستی به واکنش منفی می پرداخت و بر این عقیده پای می فشرد که اجراگران بسیار بیشتر از تقلید صرف، واجد ظرفیت و قابلیت گسترش حرکات بدن هستند و همین اعتقاد باعث شد تا او سیستمی به نام بیومکانیک را برای تمرین های بدنی طراحی کند.

میرهولد حدود 500 اجرا به صحنه برد که از جمله این آثار می توان به اجرای نمایش بازرس اثر شناخته گردیده گوگول اشاره نمود اما آثار بحث برانگیز این هنرمند که باعث شد به او انگ فرمالیست بودن در مقابل رئالیسم سوسیالیستی آن دوره بزنند اجرای نمایشنامه های مایاکوفسکی همچون ساس و حمام بود.

تجربیات میرهولد به مذاق سران کمونیست خوش نمی آمد. او بعد از حمله کردن علنی اش به باید و نبایدهای رئالیسم سوسیالیستی، در ژوئن 1939 دستگیر و در زندان لوبیانکا در مسکو بازجویی و شکنجه شد و در فوریه 1940 او را به جوخه آتش سپردند اما 15 سال بعد دادگاه عالی شوروی از وی اعاده حیثیت کرد. میرهولد در قبرستانی در شهر مسکو در یکی از سه آرامگاه عمومی قربانیان تبعیدی کمونیست به خاک سپرده گردیده است.

ماتئی ویسنی یک از مهمترین نمایشنامه نویس رومانی است که در رشته تاریخ و فلسفه تحصیل نموده است. این شاعر و نمایشنامه نویس تحت حاکمیت چائوشسکو، سال ها زیر نگاه سرد و بی رحم کمونیست به نوشتن نمایشنامه و کارگردانی تئاتر پرداخت و پس از اینکه تمام آثار نمایشی اش توقیف شد، مجبور به مهاجرت به کشور فرانسه شد پس در واقع او در نگارش ریچارد سوم اجرا نمی گردد به نوعی درد مشترکی را به تصویر می کشد که با میرهولد داشته است.

در ریچارد سوم اجرا نمی گردد میرهولد می خواهد نمایش ریچارد سوم شکسپیر را به صحنه ببرد اما شدیدا نگران نظر اعضای کمیسیون در مورد تئاترش است و کارش بارها مورد بازبینی قرار گرفته است. او آنقدر درگیر تغییر ظاهری و باطنی شخصیت ریچارد گردیده است که مدام دست به خیالبافی می زند و دیگر تفاوت ذهنیت و عینیت را نمی داند. کابوس های میرهولد و فشارهایی که از طرف حکومت به او وارد می گردد این هنرمند تنها را به فردی کابوس زده و مالیخولیایی بدل می نماید. در چنین وضعیتی او هیچ پشتوانه ای ندارد و حتی پدر و مادرش هم به او پشت نموده و بازیگرانش از او اعلام برائت می نمایند. در نهایت میرهولد به زندان می افتد و کابوس هایش تا زمان به قتل رسیدنش دست از سرش برنمی دارند اما اندیشه اش پس از مرگش نیز در زمان جاری می ماند ...

روح الله جعفری کارگردان و منتقد تئاتر را بیشتر به واسطه روی صحنه بردن آثار ویسنی یک در تئاتر می شناسیم. او این بار هم به سراغ اجرای ریچارد سوم اجرا نمی گردد از این نویسنده رفته که سال 95 توسط اصغر نوری ترجمه گردیده است. جعفری در اجرای این اثر نمایشی در به تصویر کشیدن فضای ترس و وهم و خفقان شوروی زمان استالین موفق عمل نموده است.

فضاسازی اکسپرسیونیستی، بازی ها و طراحی گریم اغراق گردیده و افکت های صوتی ویژگی هایی هستند که کارگردان برای به تصویر کشیدن ذهن آشفته و فضای خفقان آوری که رفیق میرهولد با آن درگیر است، انتخاب نموده و در انتقال این مفاهیم به مخاطب موفق عمل نموده است.

تغییر معماری تالار چهارسو یکی دیگر از ایده هایی است که جعفری در این نمایش عملی نموده است به این ترتیب که با تغییر چیدمان صندلی ها از عرض تالار چهارسو برای اجرای نمایش استفاده گردیده است که همین مساله باعث نزدیکی بیشتر مخاطب با کاراکترها گردیده و ترس و وهم میرهولد را بیشتر درک می نماید. البته در چنین رویارویی شاید اگر میزان صدای برخی از بازیگران اندکی پایین تر انتخاب می شد مخاطبان با اثر همراه تر می شدند.

یکی از ویژگی های این اثر نمایشی بازی بازیگران مخصوصا حمید رحیمی در نقش میرهولد است. رحیمی در طول 90 دقیقه نمایش با تمام وجودش برای نقش مایه می گذارد و شاید از این پس تصور کردن بازیگر دیگری برای آن نقش دور از ذهن به نظر برسد. او هم در صداسازی مناسب برای کاراکتر میرهولدِ آشفته و هم در استفاده درست از بدنش موفق عمل می نماید و در صحنه هایی نماینده یک بازیگر بیومکانیک می گردد که در عین حال از انتقال احساساتش هم برای به تصویر کشیدن کاراکتر میرهولد کوتاهی ننموده است. مهدی بجستانی در نقش ریچارد نیز موفق عمل می نماید و می توان حضور در این نمایش را بازگشتی موفق برای این بازیگر باتجربه در نظر گرفت.

استفاده مناسب از ویژگی های تالار چهارسو، نمایش درست خودویرانگری میرهولد با میزانسنی فکر گردیده و راهنمایی درست بازیگران برای به تصویر کشیدن جنون ساری در اثر و کوشش در جهت انتقال درست مفاهیم مورد نظر نویسنده از ویژگی های مثبت این اجرای نمایشی هستند.

اما شاید یکی از مشکلاتی که نمایش با آن روبرو است و ارتباطی هم به کارگردان و حتی نویسنده پیدا نمی نماید، نداشتن اطلاعات کافی و شناخت برخی از مخاطبان جوان و کمتر آشنا به تئاتر و تاریخ نسبت به شخصیت های نمایش است. تعدادی از تماشاگران کم تجربه تر آشنایی با میرهولد و شیوه کاری اش و ویژگی های شخصیت ریچارد سوم و دلایلی که باعث گردیده بود میرهولد بخواهد این اثر شکسپیر را در آن دوره زمانی به صحنه ببرد، ندارند و حتی برخی از آنها نمی دانند حکومت استالین و رژیم کمونیستی چه ویژگی هایی داشته و به چه دلایلی مخالف فعالیت امثال میرهولد بوده است. همین ناآشنایی باعث می گردد که این دسته از تماشاگران ارتباط مناسبی با فضا و قصه نمایش پیدا ننمایند و تنها درگیر فضای فرمالیستی اثر شوند.

در واقع شاید این متن و اجرا، مناسب قشر خاصی از مخاطبان باشد و آنها بیشتر از دیدن کار لذت ببرند البته شاید مخاطبان جوان نمایش هم بعد از دیدن ریچارد سوم اجرا نمی گردد ترغیب شوند درباره کاراکترها و اتفاقات تاریخی نمایش اطلاعات کسب نمایند و این بار با دیدی وسیع تر به روند چرایی وقایع اثر بیندیشند.

بازیگران این نمایش به ترتیب ورود به صحنه حمید رحیمی، نسیم شجاعی، پوریا سلطان زاده، شهاب عباسیان، حسام الدین مختاری، مهدی بجستانی، محمد فرجی پو، آذر خوارزمی، حمید حبیبی فر، ندا حاجی بابایی، سیدرضا علوی، کامیار محبی و مجید رحمتی هستند که تا 26 مردادماه در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است.

منبع: mehrnews.com
انتشار: 14 شهریور 1397 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: faceraz.ir شناسه مطلب: 15

به "اندیشه ای که در زمان جاری ماند، ویسنی یک، میرهولد و یک درد مشترک" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اندیشه ای که در زمان جاری ماند، ویسنی یک، میرهولد و یک درد مشترک"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید