چرا استفاده از صدای سلبریتی ها در انیمیشن دیگر خیلی مجذوب کننده نیست؟
به گزارش فیس راز، در طی سال، شاهد تبلیغات و پوسترهای انیمیشن های مختلف هستیم که فهرستی از نام های مشهور در آن ها دیده می گردد. بسیار پیش آمده است که تریلرهای انیمیشن ها با متونی تمام می گردد که نشان از حضور افرادی مشهور در بین صداپیشگان دارد.
فیلم های انیمیشن سعی دارند تا بخشی از فروش خود را با حضور ستارگان مشهور در بین صداپیشگان تامین نمایند. به هر حال، این آثار می توانند آن دسته از تماشاگران سینما را که معتقدند انیمیشن فقط مناسب بچه هاست با استفاده از مجموعه ای از ستارگان مشهور و مجذوب کننده و با صداهای قابل تشخیص، جذب نمایند. حداقل تا همین اواخر، اوضاع این گونه بوده است.
انتخاب بازیگران مشهور برای صداپیشگی نقش های انیمیشن روش نوی نیست اما در دهه اخیر بود که این فرایند شدت گرفت و انیمیشن ها به جایگاهی برای نمایش استعداد صوتی این افراد تبدیل شدند. پیش از این، فیلم های انیمیشن به دلیل داستان ، سبک انیمیشن و تنوع موسیقیایی خود مورد استقبال قرار می گرفتند. صداهای کاراکترها به وسیله افراد متخصص این صنعت که دارای پیشینه ای در صحنه و رادیو بودند اجرا می شد و آن ها فقط در صداپیشگی تخصص داشتند و به ندرت نقطه اتکایی برای فروش محصول نهایی بودند. البته پیش از این نیز، ستارگان برجسته ای صداپیشگی شخصیت های انیمیشنی قبل از دهه 90 میلادی را (مانند فیل هریس در کتاب جنگل دیزنی و برت رینولدز در همه سگ ها به بهشت می فرایند) بر عهده گرفته بودند اما آن فیلم ها اصلا حول محور مشارکت این افراد و پتانسیل تبلیغاتشان ساخته نشده بودند و در درجه اول به هنر خود فیلمسازان اتکا داشتند.
سپس، همه چیز در سال 1992 با پیروزیت انفجاری علاءالدین دیزنی تغییر کرد. صداپیشگی سوپراستاری مثل رابین ویلیامز در نقش جنی، به مثابه یکی شدن بازیگر و نقش بود که انقلابی در دنیای انیمیشن محسوب می شد. سبک طنز و بداهه پردازی های سریع ویلیامز با انرژی انیمیشن مطابقت داشت و مرز بین انیمیشن و بازیگر را محو می کرد. ویلیامز از هویت خود استفاده کرد تا شخصیت جنی را زنده کند. او این کار را به روشی انجام داد که هیچ بازیگر مشهور دیگری پیش از آن نتوانسته بود این گونه عمل کند. کاراکتر جنی بدون تردید از ستاره ای که صداپیشگی او را بر عهده داشت الگوبرداری و نوشته شده بود و مشارکت ویلیامز باعث پیروزیت تجاری علاءالدین شد و این انیمیشن تا آن موقع پرفروش ترین انیمیشن دیزنی بود. دیزنی به طور ناخواسته نقش افراد مشهور را در فیلم های انیمیشن تغییر داده بود و پیامدهای این تغییر تقریبا بلافاصله احساس شد.
در ادامه، جفری کاتزنبرگ، رئیس سابق دیزنی، استودیوی انیمیشن دریم ورکس را تاسیس کرد و تغییر فرهنگی ناشی از جنی ویلیامز، بلافاصله در فیلم هایی مانند مورچگان، شاهزاده مصر و شرک نیز آشکار شد که دارای فهرستی از صداپیشگان مشهور و فعال در سینما بودند. در تمامی کمپین های تبلیغاتی شرک، اعم از تریلرها، تبلیغات تلویزیونی و پوسترها، نام مایک مایرز، ادی مورفی، کامرون دیاز و جان لیثگو به چشم می خورد. این فیلم نیز مانند علاءالدین، از شخصیت خود صداپیشگان برای الهام گرفتن استفاده کرد و به نوعی کاراکتر آن ها را در انیمیشن به تصویر کشید. برای مثال، شخصیت و رفتار خر بدون شک از ماهیت تند و تیز و شوخ طبع مورفی الگوبرداری شده بود.
پیروزیت علاءالدین و شرک عصر نوی را در ارتباط با افراد مشهور و انیمیشن شروع کرد. انیمیشن های استودیویی تبدیل به محافل حضور ستارگان و افراد مشهور شدند و فیلم ها بر اساس فهرست صداپیشگان مشهورشان و فارغ از شایستگی داستان، هنر یا موسیقی خود مورد توجه قرار می گرفتند و به بازار عرضه می شدند، تا جایی که مخاطبان از نام و معروفیت صداپیشگان حتی بیشتر از خود استودیو و هنرمندان سازنده فیلم مطلع بودند. داستان کوسه دریم ورکس به فیلم اختصاصی ویل اسمیت، آنجلینا جولی، رنه زلوگر و جک بلک تبدیل شد و تبلیغات آن کاملا تحت الشعاع این اسامی نهاده شد. انیمیشن پا کوچولو، محصول برادران وارنر، به پیروزیت اندکی در گیشه رسید اما همین اندک پیروزیت هم از انتشار تصاویر طنز و خنده دار زندایا در شبکه های اجتماعی حاصل شد و اصلا ارتباطی به کمپین تبلیغاتی خود فیلم نداشت.
استودیوهایی مانند بلواسکای، ایلومینیشن حتی دیزنی نیز از دریم ورکس پیروی کردند و از معروفیت افراد مشهوری که بسیاری از آن ها پیش از این هرگز در انیمیشن، صداپیشگی ننموده بودند (صرف نظر از این که برای آن نقش مناسب بودند یا نه) در جهت فروش بیشتر فیلم، بهره بردند و آن ها را به افراد حرفه ای این صنعت ترجیح دادند. صداپیشگی تام هالند در انیمیشن به پیش و کیم کارداشیان وست در انیمیشن سگ های نگهبان نمونه ای از این موارد هستند. در مثال اخیر این موضوع، استودیو مارول در سریال چه می شد اگر…؟ از بازیگران نام آشنای خود در دنیای سینمایی مارول برای صداپیشگی نقش های خودشان در قالب انیمیشن استفاده کرد و بسیار به این تصمیم می بالید اما بیشتر آن ها به دلیل بی تجربگی در صداپیشگی، اجراهای ضعیفی داشتند.
فیلم های انیمیشن به ابزارهای تبلیغاتی تبدیل شده بودند و افراد مشهور در خط مقدم آن ها قرار داشتند. استودیوها به این نتیجه رسیدند که برای به پیروزیت رسیدن و برای این که تا حد امکان مخاطبان گسترده ای داشته باشد، شخصیت های انیمیشن های آن ها باید مانند جنی و خر، با الگوبرداری از افراد مشهور و صداپیشگی آن ها طراحی شوند و فیلم هایشان باید مانند شرک و ماداگاسکار، با قدرت معروفیت ستارگان صداپیشه به بازار عرضه شوند. این باورها و اعتقادات هالیوودی از اوایل قرن نو ادامه داشته است و مجذوب کنندهیت بازار فیلم های انیمیشن هم چنان این گونه برای مخاطب عام تعریف می گردد. با این حال، در سال های اخیر، شرایط کمی تغییر نموده است. استفاده از افراد مشهور، آن طراوت و تازگی اولیه خود را از دست داده و مخاطب نیز آن قدر مطلع است که یک انیمیشن را صرفا به دلیل حضور یک صداپیشه مشهور خاص، دنبال نکند.
در اکتبر 2021 ساخت انیمیشن ماریو (ایلومینیشن) با حضور افرادی مانند کریس پرت، چارلی دی و ست روگن در نقش نمادهای این بازی ویدیویی محبوب اعلام شد. انتخاب صداپیشگان طبق روال همیشگی دهه گذشته انجام شد اما استقبال و واکنش مخاطبان به این خبر، ناامیدنماینده بود. هواداران نینتندو امیدوار بودند که صداپیشگی ماریو، لوئیجی و بقیه افراد پادشاهی قارچ ها به وسیله افراد معمول و همیشگی این فرانچایز قدیمی مانند چارلز مارتینت (که در نقشی نامشخص در فیلم ایفای نقش خواهد نمود) انجام گردد تا شخصیت ها همچون قبل تعریف شوند. با توجه به نحوه استفاده ایلومینیشن از صداپیشگی ستارگان در فیلم های قبلی، ماریو در این فیلم احتمالا بیشتر شبیه پرت خواهد بود تا ماریوی کلاسیک.
استقبال نه چندان خوب از صداپیشگان ماریو بروز تغییرات در اولویت های بازار انیمیشن را ثابت می نماید. صداپیشگان مشهور انیمیشن ها آن تاثیر یا مجذوب کنندهیت قبلی را برای مخاطبان مدرن ندارند. نسلی که با انیمیشن های هزاره نو و پس از علاءالدین بزرگ شده اند، نسبت به صداپیشگان مشهور بی حس شده اند و اکنون آن را یک امر مسلم می دانند. در زمان انتشار شرک، تماشا این همه ستاره که صدای خود را در یک قالب کارتونی استفاده می کردند، بدیع و تازه بود اما امروزه، این مسئله کاملا مورد انتظار بینندگان و هواداران و قابل پیش بینی است.
انیمیشن های پیروز هنوز از نام های بزرگی استفاده می نمایند اما انتخاب این افراد در جهت اهداف داستان صورت می گیرد و بحث تبلیغات و جذب مخاطب در اولویت های بعدی قرار گرفته است. دواین جانسون یکی از بزرگ ترین ستارگان دنیا است و مشارکت او در موآنا باعث جلب نظر مردم شد اما بازاریابی و تبلیغات فیلم تمرکز بیشتری بر موسیقی لین مانوئل میراندا و خود فیلم به عنوان انیمیشنی درباره یکی از پرنسس های دیزنی داشت. انتخاب افرادی مانند جانسون در نقش مائوئی در وهله اول دلیل انتخاب ویلیامز برای نقش جنی را یادآور می گردد. او مشهور بود و می توانست جایگاه های سینما را پر کند اما دلیل اصلی انتخابش، یاری به سازندگان و متناسب بودن وی با نقش بود. برترین فیلم های انیمیشن بر اساس نقش و استعداد صداپیشگان آن ها به پیروزیت رسیده اند و نه با نام صداپیشگان.
فیلم های انیمیشن اکنون و تقریبا مانند دهه های قبل از علاءالدین، با پتانسیل کمدی یا درام داستان هایشان، پیشرفت در سبک و موسیقی متن مجذوب کنندهشان، نظر مخاطبان را جلب می نمایند. توسعه اثر به فرنچایز و شناخت برند نیز از جمله مواردی است که یک فیلم انیمیشن را به یک اثر موثر و پیروز تبدیل می نماید. فیلم های دیزنی و پیکسار برای جذب مخاطب، از جنبه نوستالژیک برندشان بهره می برند و سونی پیکچرز همچنان به پیروزیت انیمیشن پیشگامانه مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی و پیوند آن با یک ابرقهرمان محبوب متکی است.
فیلم های انیمیشن در چند دهه گذشته از صدای افراد مشهور برای جلب مخاطب مسن تر و عام که ممکن است آثار کارتونی را نبیند، استفاده می کردند اما از آن جایی که انیمیشن بیش از پیش به رسانه ای پر از افراد مشهور تبدیل شده است، بازاریابی و تبلیغات به وسیله حضور یک ستاره باید در اولویت های بعدی جای بگیرد. مردم برای شنیدن صدای کریس پرت در فیلم ماریو به سینما نمی فرایند. آن ها به سینما می فرایند تا خود ماریو را ببینند.
منبع: collider
منبع: دیجیکالا مگ