قصه بی انتها خرید تضمینی گندم
به گزارش فیس راز، تهران (پانا) - دولت اعلام نموده است که می خواهد گندم سال جاری کشاورزان را به قیمت 4هزار تومان بخرد و اگر هر کشاورزی گندم خود را به دولت بفروشد، هزار تومان هم جایزه دریافت می نماید. این یعنی هر کیلوگرم گندمی که سیلوهای کشور را پر کند، 5هزار تومان ارزش دارد.
به گزارش شهروند، نرخی که صدای اعتراض کشاورزان در چهار گوشه ایران را بلند نموده است. آنها می گویند هزینه های سرسام آور فراوری و تورم بالا نه کفاف هزینه فراوری دوباره را می دهد و نه از پس معیشت زندگی بیرون می آید.
قصه معیشت کشاورزان زمانی دردناک تر می گردد که بدانیم براساس آمار نزدیک به 60درصد از زمین های کشور دیمزارند و در حال حاضر به جز کشت گندم انتخاب دیگری ندارند. آن هم دیمزارهایی که در برترین حالت یک سوم زمین آبی محصول دارند که همین مقدار سود اقتصادی از کشت گندم را پایین تر می آورد. خاصه در سال جاری و سال های پیش رو که نعره هشدار خشکسالی بلندتر شده است.
سجاد سعیدی پور یکی از این کشاورزان است. او در حال حاضر دبیر بنیاد ملی گندمکاران استان خوزستان است. می گوید که دولت برای تأمین نان مقرون به صرفه دست در جیب کشاورزان نموده است. در دهه 80، قانون خرید تضمینی اصلاح شد و گفتند دولت موظف است علاوه بر اینکه قیمت خرید تضمینی گندم را هر سال بالاتر ببرد، باید مقدار مبلغ تورم را هم به آن اضافه کند، اما دولت ها هر سال دارند از این کار شانه خالی می نمایند و تورم در قیمت گندم محاسبه نمی گردد. در واقع دولت دستش را در جیب گندمکاران می نماید برای اینکه بتواند نان مردم را تأمین کند. قیمت گندم در کشورهای خلیج فارس با احتساب قیمت روز دلار چیزی حدود 10هزار تومان است، در صورتی که کشاورز دارد گندم خود را نیم بها می فروشد.
تشکل های کشاورزی در تصمیم گیری ها حق دخالت دارند
این مقام صنفی کشاورزی از سوی دیگر می گوید از نفس افتادن تشکل های کشاورزی خود معضل دیگری است که گریبان محصولات کشاورزی را گرفته است. دولت باید به سندیکاهای کشاورزی بها دهد. در هیچ کجای جهان این گونه نیست که خود دولت بیاید نرخ معین کند، خودش بخرد و دست آخر هم از کشاورزان طلبکار باشد. چندین سال پیش آقای حجتی، وزیر سابق جهاد کشاورزی به فرانسه رفته و از وزیر کشاورزی فرانسه درباره قیمت گندم پرسیده بودند، اما وزیر کشاورزی فرانسه جواب داده بود که این مسأله در اختیار تشکل های کشاورزی فرانسه است و دولت قصد هیچ مداخله ای را ندارد، اما در ایران اوضاع کاملا وارونه است. ریاست خانه کشاورز که قرار بود یک انجمن صنفی کشاورزی باشد، در گروی آقای کلانتری است که با حفظ سمت دولتی در یک تشکل مردم نهاد هم حضور دارند. ایشان می خواهند از کدام حقوق کشاورز در برابر دولت دفاع نمایند؟
از سوی دیگر اما کشاورزان بسیاری می گویند بی برنامگی وزارت جهاد کشاورزی در تأمین امنیت غذایی قوز بالای قوز مسأله فراوری گندم شده است. صیاد ذوالفقاری یکی از همین کشاورزان است. او می گوید: عدم ثبات در سیاست گذاری های کشاورزی باعث شده ما هنوز پس از 40 سال یک الگوی کشت متناسب با عرضه و تقاضا و بعلاوه شرایط اقلیمی ایران نداشته باشیم. در واقع هیچ برنامه ریزی یا مطالعاتی نبوده است که نسبت احتیاج ما را با گندم و سایر محصولات روشن کند. این در حالی است که در کشوری مثل کانادا که حدود 30درصد از غذای جهان را تأمین می نماید، کشاورز متخصص در طول عمر کاری خویش با حمایت های کامل تکنولوژیک، اقتصادی و علمی به کشت یک محصول می پردازد و می تواند این محصول را با کمترین هزینه و بیشترین بازده کمی و کیفی به عمل آورد. اما کشاورزی در کشور ما رها شده و بی صاحب است. آن قدر که یک سال ذرت مسأله است، یک سال گوجه، یک سال گندم و این چرخه معیوب هیچگاه تمامی ندارد.
آمار دقیقی از مقدار فراوری محصولات کشاورزی نداریم
او اضافه می نماید که داشتن آمار دقیق از محصولات فراوریشده، یکی از بدیهی ترین و مقدماتی ترین نکات در مدیریت کشاورزی است که وزارت جهاد کشاورزی هنوز به آن دست نیافته است. برای مثال سال گذشته براساس آماری که ما کشاورزان داشتیم، شرکت آرد شاهرود نزدیک به 19هزار تن گندم خریده بود تا آرد کند، اما آماری که اداره جهاد کشاورزی داشت به 3هزارو500 تن می رسید و این یعنی فاجعه. اما نبود آمار نه تنها صدای کشاورزان بلکه صدای بعضی مقامات و مدیران سازمان های دولتی را هم درآورده است. امیرمحمد پرهام فر، مدیر پیشگیری ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در این باره می گوید: حداقل اینکه بدانیم هر سال چقدر گندم داریم، یاری می نماید تا با تسلط تصمیم بگیرم. وزارت جهاد کشاورزی یک بار آمار گندم هایی را که در سامانه سیفا ثبت شده، یعنی همین گندم هایی را که خریده، تحویل می دهد و به عدد 6میلیون تن می رسد، بار دیگر گندمی که بخش خصوصی خریده را هم به حساب می آورد و به 12میلیون تن می رسد، اما همه می دانیم که هیچ کدام از آمارها چندان قابل اتکا برای تصمیم گیری نیستند.بر اساس آمار هر ایرانی در یک سال نزدیک به 135کیلوگرم گندم به طور میانگین مصرف می نماید و با احتساب جمعیت 80 میلیون نفری کشور این رقم به آن معناست که مصرف گندم کل کشور به 11 میلیون تن می رسد. خرید بیش از 7 میلیون تن گندم در سال97 و احتیاج کشور به 11 میلیون تن از این محصول این نکته را نشان می دهد که با وجود فراوری 14 میلیون تن گندم در سال زراعی 98-97 باز هم کشور مجبور به واردات شده است. نکته ای که صیاد ذوالفقاری، کارشناس بخش کشاورزی هم بر آن صحه می گذارد. سال 97 در محصول گندم نه تنها به مقدار احتیاج داخل بلکه مازاد بر آن هم فراوری داشتیم، اما درنهایت دولت مجبور به واردات 3 میلیون تن گندم شد.
این کشاورزی رهاشده فورا احتیاج به برنامه ریزی دارد
بحث کشاورزان این نیست که قیمت گندم باید بالا برود. آنها از هزینه های سرسام آور فراوری گله دارند. ذوالفقاری می گوید: عایدی یک کشاورز با توجه به قیمت دلار و افزایش چند برابری نهاده ها عملا دارد سیر منفی را طی می نماید. از سویی باید بدانیم که مسائل کشاورز یکی و دوتا نیستند، برای مثال سال جاری بحران برق را داریم. ماه آخری که گندم بر سر زمین است، اصطلاحا گل گندم نام دارد و 80درصد بازده گندم در همین یک ماه اتفاق می افتد. درست همین یک ماه هر روز دو ساعت برق کشاورزان و چاه های آب قطع شد و همین ضرر بسیاری به زمین های کشاورزی خصوصا زمین های خرد زد.
او ادامه می دهد: کشاورزی بیش از هر زمانی دیگر احتیاج به یک برنامه ریزی و تحول اساسی دارد. امروز دیگر دهه 50 نیست که ما بگوییم آب داریم و حالا می توانیم استفاده کنیم. خشکسالی هر لحظه نزدیک تر می گردد و می تواند ما را به یک ابربحران برساند و امروز تنها چیزی که احتیاج است برنامه ریزی برای استفاده از منابع است و نه امحای آنها.
منبع: خبرگزاری پانا